سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فروشگاه آنلاین و مزایای خرید اینترنتی اجناس

نظر

تشک طبی رویال  

تشک طبی و استفاده از آن هنگام خواب باعث میشود ، شما در طول شب راحت تر باشید . البته آنچه سبب راحتی یک فرد میشود ممکن است با فرد دیگر متفاوت باشد ، به طور کلی کیفیت تشک خواب شما یکی از عوامل مهم در ایجاد حس ارامش هنگام استراحت و خواب میباشد. خوش خواب های متنوع و زیادی در بازار کالای خواب وجود دارند ، در این بین تشک طبی و فنری محبوبیت زیادی بین افراد دارد.

تشک های طبی در ابتدا بیشتر برای افرادی که از درد کمر و مفاصل رنج می برند طراحی و ساخته شده اند. این نوع دردها نیاز به توجه خاص دارند. تشک های طبی با استفاده از فناوری های خاص به بهبود و کاهش درد این افراد کمک می کند. مطالعات نشان میدهند که کیفیت و استحکام تشک ها پس از گذشت 7 سال از بین می رود. بنابراین اگر عمر تشک خواب شما بیشتر از 7 سال است بهتر است به فکر خرید تشک خواب جدیدی برای خود باشید.

مزایای استفاده از تشک طبی

مطمئن بودن از راحتی محل خواب در هنگام شب کلید استراحت عضلات و مفاصل بدن شما خواهد بود. اگر بدن شما بتواند در وضعیتی طبیعی استراحت کند که ستون فقرات در حالتی صحیح قرار بگیرد، ماهیچه های شما می توانند هنگام خواب به اندازه کافی استراحت کنند. اگر تشک شما متناسب با بدن شما نباشد، ماهیچه های شما نمیتوانند در طول شب استراحت کنند و مجبور میشوند فعالیت داشته باشند تا بتوانند تعادل بدن شما را حفظ کنند. یکی از دلایلی که بعضی از افراد هنگام بیدار شدن از خواب دچار خشکی بدن و گرفتگی عضلات میشوند ، استفاده از تشک نامتناسب میباشد.

ستون فقرات شما مسئولیت نگهداری بدن شما و تمامی نقش های آن در طول روز را دارد، بنابراین استراحت کافی در طول شب برای تأمین سلامت عمومی بدن امری ضروری به شمار می رود. اگر تشک شما نتواند همانند یک تشک طبیراحتی اندام شما را در هنگام استراحت تأمین کند، می تواند منجر به افزایش دردهای مفصلی شما گردد. یک تشک طبی با طراحی ویژه خود می تواند خوابی راحت را برای شما به ارمغان بیاورد.

ساختار تشک طبی

تشک های طبیبا لایه های نگهدارنده متنوعی در بازار کالای خواب وجود دارند فواید و ویژگی های خاص خود را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. در اینجا تعدادی از ساختارهای داخلی تشک های طبی استاندارد معرفی شده است.

  • فنر استاندارد متصل یا منفصل 
  • فنرهای پاکتی
  • مموری فوم
  • فوم ریلکس
  • فوم ژل
  • لاتکس
  • مواد طبیعی پر کننده

 

بهترین تشک برای کمر درد و دیسک کمر

زمانه امروز ، عصر فعالیت‌های بدنی غیرمتعارف مانند پشت میز نشینی‌های طولانی مدت در محیط کار است که در درازمدت میتواند به ستون فقرات آسیب‌ های جبران ناپذیری وارد نماید. یکی از دردهایی که امروزه بسیاری با آن دست به گریبان هستند کمر درد و دردهای ناشی از ساییدگی غضروف مهره‌های کمر است که باعث ایجاد دیسک کمر می‌گردد. استفاده از تشک‌ هایی که سفتی و  انعطاف پذیری متناسب و استانداردی دارند یکی از راه‌های رفع این گونه دردها و ناراحتی ها هنگام خواب می‌ باشد.

 

بهترین نوع تشک برای این گونه دردها استفاده از تشک مدکال و طبی است که انواع خاص آن مانند تشک طبی، تشک طبی فنرییا تشک‌های گران تری مانند تشک‌های مموری فوم می‌توانند با ایجاد یک بستر مناسب دردهای ستون فقرات را کاهش دهند و حتی گاهی باعث درمان آن گردند. در نتیجه اگر مدتهاست که دچار کمردرد هستید بهتر است تشک‌های قدیمی خود را کنار بگذارید و برای رفع دردهای خود قدمی اساسی بردارید. خرید تشک خوشخواب طبی یا خرید تشک خوشخواب طبی فنری مهمترین گزینه ای است که پیش رو دارید که می‌تواند کمک بسیاری در کاهش دردهای شما نماید.

 

در صورتی که تمایل به خرید تشک طبی، فنری و تشک رویال با کیفیت برای خود دارید ، همین حالا از فروشگاه کالای خواب رویال دیدن کنید و تشک مورد نظر خود را با قیمت مناسب از فروشگاه اینترنتی ما سفارش دهید.

 

 


 

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد.

روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد.
شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟

پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟
شیطان پاسخ داد: زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید.


چون روز پنجشنبه نهم محرم الحرام رسید شمر ملعون با نامه ابن زیاد لعین در امر قتل امام علیه السلام به کربلا وارد شد و آن نامه را به ابن سعد نمود، چون آن پلید از مضمون نامه آگه گردید خطاب کرد به شمر و گفت مالک وَیْلَکَ خداوند ترا از آبادانیها دور افکند و زشت کند چیزی را که تو آورده‌ای، سوگند با خدای چنان گمان می‌کنم که تو بازداشتی ابن زیاد را از آنچه من بدو نوشتم و فاسد کردی امری را که اصلاح آن را امید می‌داشتم والله حسین آنکس نیست که تسلیم شود و دست بیعت به یزید دهد چه جان پدرش علی مرتضی در پهلوهای او جا دارد، شمر گفت اکنون با امر امیر چه خواهی کرد؟ یا فرمان او بپذیر و با دشمن او طریق مبارزت گیر و اگرنه دست از عمل بازدار و امر لشکر را با من گذار، عمر سعد گفت لا وَلا کَرامَهَ لَکَ من اینکار را انجام خواهم داد تو همچنان سرهنگ پیادگان باش و من امیر لشکرم، این بگفت و در تهیه قتال با جناب سیدالشهداء علیه السلام شد.

شمر چون دید که ابن سعد مهیای قتال است به نزدیک لشکر امام علیه السلام آمد و بانگ زد که کجایند فرزندان خواهر من عبدالله و جعفر و عثمان و عباس چه آنکه مادر این چهار برادر ام البنین از قبیله بنی کلاب بود که شمر ملعون نیز از این قبیله بوده جناب امام حسین علیه السلام بانگ او را شنید برادران خود را امر فرمود که جواب او را دهید اگرچه فاسق است لکن با شما قرابت و خویشی دارد، پس آن سعادتمندان با آن شقی گفتد چه بود کارت؟ گفت ای فرزندان خواهر من شماها در امانید با برادر خود حسین رزم ندهید از دور برادر خود کناره گیرید و سر در طاعت امیرالمؤمنین یزید (ملعون) درآورید.

جناب عباس بن علی علیه السلام بانگ بر او زد که بریده باد دستهای تو و لعنت باد بر امانی که تو از برای ما آوردی، ای دشمن خدا امر می‌کنی ما را که دست از برادر و مولای خود حسین بن فاطمه علیه السلام برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ملاعینان درآوریم آیا ما را امان می‌دهی و از برای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله امان نیست؟ شمر از شنیدن این کلمات خشمناک شد و به لشکرگاه خویش بازگشت.

پس ابن سعد لشکر خویش را بانگ زد که یا خلیل الله ارکبی و بالجّنه ابشری ای لشکرهای خدا سوار شوید و مستبشر بهشت باشید، پس جنود نامسعود او سوار گشته و رو به اصحاب حضرت سیدالشهداء علیه السلام آوردند در حالی که حضرت سیدالشهداء علیه السلام در پیش خیمه شمشیر خود را برگرفته بود و سر به زانوی اندوه گذاشته و به خواب رفته بود و این واقعه در عصر روز نهم محرم الحرام بود.

شیخ کلینی از حضرت صادق علیه السلام روایت فرموده که آن جناب فرمود روز تاسوعا روزی بود که امام حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه اهل شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند، و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند به سبب کثرت سپاه و بسیاری لشکر که برای آنها جمع شده بودند و حضرت امام حسین علیه السلام و اصحاب او را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند کرد، پس فرمود پدرم فدای آن ضعیف و غریب.

و بالجمله چون جناب زینب سلام الله علیها صدای ضجه و خروش لشکر را شنید نزد برادر دوید و عرض کرد برادر مگر صداهای لشکر را نمی‌شنوید که نزدیک شده‌اند، پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود که ای خواهر اکنون رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که به من فرمود تو به سوی ما خواهی آمد، چون حضرت زینب سلام الله علیها این خبر وحشت اثر را شنید طپانچه بر صورت زد و صدا را به واویلا بلند کرد، حضرت فرمود که ای خواهر ویل و عذاب از برای تو نیست ساکت باش خدا ترا رحمت کند. پس جناب عباس علیه السلام به خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد برادر لشکر روی به شما آورده حضرت برخاست و فرمود ای برادر عباس سوار شو جانم فدای تو باد و برو ایشان را ملاقات کن و بپرس چه شده که ایشان رو به من آورده‌اند. جناب عباس علیه السلام با بیست سوار که از جمله زهیر و حبیب بودند به سوی ایشان شتافت و از ایشان پرسید که غرض شما از این حرکت و غوغا چیست؟ گفتند از امیر حکم آمده که بر شما عرض کنیم که در تحت فرمان او در آئید و اطاعت او را لازم دانید و اگرنه با شما قتال و مبارزت کنیم، جناب عباس علیه السلام فرمود پس تعجیل مکنید تا من برگردم و کلام شما را با برادرم عرضه دارم. ایشان توقف نمودند جناب عباس (ع) به سرعت تمام به سوی آن امام انام شتافت و خبر آن لشکر را بر آن جناب عرضه داشت. حضرت فرمود به سوی ایشان برگرد و از ایشان مهلتی بخواه که امشب را صبر کنند و کارزار به فردا اندازند که امشب قدری نماز و دعا و استغفار کنم چه خدا می‌داند که من دوست می‌دارم نماز و تلاوت قرآن و کثرت دعا و استغفار را، و از آن سوی اصحاب عباس در مقابل آن لشکر توقف نموده بودند و ایشان را موعظه می‌نمودند تا جناب عباس (ع) برگشت و از ایشان آن شب را مهلت طلبید.

سید فرموده که ابن سعد خواست مضایقه کند عمرو بن الحجاج الزبیدی گفت به خدا قسم اگر ایشان از اهل ترک و دیلم بودند و از ما چنین امری را خواهش می‌نمودند ما اجابت می‌کردیم ایشان را، تا چه رسد به اهل بیت (صلی الله علیه و آله).

و در روایت طبری است که قیس بن اشعث گفت اجابت کن خواهش ایشان را و مهلتشان ده لکن به جان خودم قسم است که این جماعت فردا صبح با تو مقاتله خواهند کرد و بیعت نخواهند نمود. عمر سعد گفت به خدا قسم اگر این بدانم امر ایشان را به فردا نخواهم افکند پس آن منافقان آن شب را مهلت دادند، و عمر سعد رسولی در خدمت جناب عباس (ع) روان کرد و پیام داد برای آن حضرت که یک امشب را به شما مهلت دادیم بامدادان اگر سر به فرمان درآورید شما را به نزد پسر زیاد کوچ خواهیم داد و اگر نه دست از شما برنخواهیم داشت و فیصل امر را بر ذمت شمشیر خواهیم گذاشت، این هنگام دو لشکر به آرامگاه خود باز شدند


اجرا و داستان عید غدیر خم

حضرت محمد مصطفی (ص) در آخرین سال‌های عمر گرانبهای خود، در سال دهم هجرى، عازم سفر حج‏ شدند. در حالی که جمعیت زیادی که از ده هزار تا صد هزار تخمین زده شده‌اند ایشان را همراهی می‌کردند. در آن ماه امام علی(ع) برای تبلیغ اسلام در یمن بود و هنگامی که از تصمیم پیامبر (ص) برای سفر حج آگاه شد، همراه عده‌ای به سمت مکه حرکت نمود و پیش از آغاز مناسک، به رسول‌ خدا (ص) پیوست. اعمال حج پایان یافت و پیامبر (ص) همراه مسلمانان مکه را ترک و به طرف مدینه حرکت کرد. هنگام بازگشت از حجة الوداع در 18 ذی‌الحجه در راه بازگشت از مکه و در وادى غدیر خم (محل جدا شدن راههاى مدینه، مصر و عراق) جبرئیل وحى آورد که « اى رسول خدا، آن چیزى که از سوى خدا (درباره على) به تو نازل شده به مردم ابلاغ کن، و اگر چنین نکنى رسالت‏ خداى را ابلاغ نکرده‏‌اى‏».

 

 

 

پس از نزول این آیه، پیامبر (ص) دستور توقف کاروان را صادر نمود و گفت آنانی که پیشاپیش حرکت می‌کنند، به محل غدیر بازگردند و کسانی که عقب مانده‌اند، به کاروان در غدیر خم، ملحق شوند. حضرت در آن وادى فرود آمدند و تمامى مردم را در آن گرماى سوزان برگرد خویش جمع نمودند و پس از اقامه نماز ظهر به ایراد خطبه‌اى طولانى پرداختند. پیامبر در حالی که دست علی (ع) را بلند نمود تا مردم او را ببینند، فرمود:

«ای مردم، آیا من از خود شما، به ولایت شما سزاوار‌تر نیستم؟» مردم پاسخ دادند: آری،‌ای رسول خدا. حضرت فرمود: «خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین‌ام و من به خود شما، به ولایت شما سزاوارترم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.» رسول خدا (ص) سه بار این جمله را تکرار کرد و فرمود: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن می‌دارد و یاری نما هر کسی را که او را یاری می‌نماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا می‌گذارد.» سپس خطاب به مردم فرمود: «حاضران این پیام را به غایبان برسانند.»

در این هنگام، مردم به امیر مؤمنان(ع) تهنیت گفتند. از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی(ع) تهنیت گفتند، ابوبکر و عمر بودند. عمر پیوسته خطاب به امیر مؤمنان(ع) می‌گفت: بر تو گوارا باد‌! ای پسر ابوطالب!، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی. پیامبر(ص) نیز دستور داد خیمه‌ای برای علی(ع) برپا کردند و به مسلمانان فرمان داد دسته دسته خدمت ایشان برسند و به عنوان امیرمؤمنان به او سلام دهند و همه مردم حتی همسران رسول خدا(ص) و همسران مسلمانان، دستور پیامبر(ص) را عملی ساختند.

داستان عید غدیر و معرفی و برگزیده شدن حضرت علی (ع) به عنوان ولی مسلمین بنا به دستور الهی در آیه تبلیغ بود. این آیه، کمی قبل از 18 ذی الحجه سال دهم نازل شد که به پیامبر(ص) دستور می‌داد آنچه خداوند بر او نازل کرده، ابلاغ کند و اگر پیامبر این کار را نکند، رسالتش را انجام نداده است. سپس آیه اکمال نازل شد که می‌گفت: امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.

 

در فضیلت ماجرا و داستان عید غدیر

در روز غدیر خداوند ولایت را بر اهل آسمانهای هفتگانه عرضه کرد پس اهل آسمان هفتم از دیگران به سوی ولایت پیشی گرفتند و به این جهت آن را به عرش زینت داد. سپس خداوند ولایت را بر زمین ها عرضه کرد و زمین مکه در قبولی پیشی گرفت آنگاه به کعبه زینت داده شد و بعد مدینه و آن را به پیامبر اکرم (صلی اللَه علیه و آله) مزین نمود. در این روز ولایت به آب ها عرضه شد و هر آبی که پذیرفت گوارا و شیرین گردید و آبی که قبول نکرد شور و تلخ شد. و مَثَل مؤمنین در قبول ولایت امیر المؤمنین (علیه الیسلام) در روز غدیر خم همانند ملائکه است در سجودشان بر آدم و مَثَل کسی که قبول نکرد مانند ابلیس است.

در روایتی از امام رضا (ع) می‌خوانیم که فرمود: «روز قیامت، چهار روز را که زینت بسته‌اند به نزد عرش الهی آورند: روز عید اضحی (قربان)، روز عید فطر، روز جمعه و روز عید غدیر. ولی در آن میان، روز عید غدیر، از نظر زیبایی، مانند ماه است میان ستارگان». شایسته است در این روز مسلمانان این روز را جشن گرفته و آن را گرامی بدارند و فرزندان خود را با داستان عید غدیر خم و مسأله ولایت امیرمؤمنان علی (ع) و منابع آن از کتاب و سنّت و تاریخ آشناتر سازند.